خدا همين جاست،نيازي به سفر نيست
خدا همان"گنجشكي"است كه هر صبح براي تو ميخواند
خدا در دستان مردي است كه نابينايي را از خياباني رد ميكند
خدا در اتومبيل مردي است كه مادر پيرش را هرهفته براي درمان به بيمارستان مي برد
خدا خيلي وقت است كه اسباب كشي كرده و آمده نزديك تو
خدا كليد هاي گنجينه هاي خويش را در دستانئ تو گذاشته
چرا كه به تو اجزه داده است كه از او بخواهي پس هرگاه بخواهي ميتواني در هاي نعمتش را بادعا بگشايي