از من گرفته اند تو را این گناه ها
پس کی تمام می شود این اشتباه ها؟
یک لحظه دور می شوم از یاد تو ولی
ثاثیر آن نمی رود از بین ماه ها
با این حساب سخت به بی راهه می رویم
کی ختم می شود به تو این کوره راه ها؟
بی تو غبار بر دل آیینه ها نشست
وقتش نشد به سر برسد درد و آه ها؟
تا بلکه یوسف به سفر رفته عاقبت
بیرون بییاید از دل تاریک چاه ها
از شرم کار های غلت آب می شویم
روزی که در نگاه تو افکند نگاه ها